حدود ۳ ماه است که روند روزم را در چرخهٔ احوال یادداشت میکنم. در ۷ دستهٔ سلامتی، خوشحالی، انرژی، احساس، انگیزه، انجام شدن کارها و رضایت از روز، هرروز میان ۱ تا ۱۰ امتیاز میدهم.
چند ماهی است که متوجه چرخهای در زندگیام میشوم. برای مدتی سرحالترم، کارهای بیشتری انجام میدهم و کارهایم روی روال است. اغلب این دوره بین یک هفته تا ۱۰ روز دوام دارد. بعدش اوضاع عوض میشود و گاهی نیز دشوار میشود.
جالب است که در آن ۱۰ روز چقدر شرایط متفاوت است. انرژی بیشتری دارم، پیغامهای انرژیبخش دربارهٔ فعالیتهایم دریافت میکنم و محبت بیشتری شامل حالم میشود. کلاً بیشتر خوش میگذرد.
بهتازگی کنجکاو شدهام تا روند این چرخه را پیدا کنم. ببینیم که هرچند وقت یکبار سراغم میآید. دوست دارم تا برای دفعههای بعدی آمادهباشم.
البته میدانم که این حالت میتواند انتظار ایجاد کند و اگر شرایط با آن چیزی که فکر میکردم متفاوت باشد، آنقدر متوجه تغییر نمیشوم، چون انتظار داشتهام جور دیگری باشد.
همچنین ممکن است که زمان آن را دقیق نشود پیدا کرد.
ولی نکتهای دراینبین جالب است که انگیزهام برای دنبال کردن این موضوع را تقویت میکند.
چرخهٔ احوال برای چه؟
قدیمترها اینگونه بودم که برای انجام کاری یا حتی تصمیمگیری دربارهٔ آن نیاز به شرایط هموار داشتم؛ یعنی به قولی چرخوفلک باید به کمکم میآمدند تا حرکت کنم. در غیر این صورت شرایط برایم مناسب و مساعد نبود و فکر میکردم باید آن کار بهخصوص را به زمان دیگری موکول کنم.
درواقع بسیاری از کارها به زمان دیگری سپرده میشد چون در آن زمان «قرار» به انجامش نبود و مهمتر اصراری هم برایش نبود!
اما الآن جور دیگری فکر و رفتار میکنم. سعی میکنم برای انجام کاری سعی و تلاش بیشتری کنم. برای همین بیشتر پیگیری میکنم و نیروی بیشتری برای انجامش میگذارم.
در حال حاضر سعی میکنم تا تعادلی میان رها کردن و دنبال کردن کاری پیدا کنم. سعی میکنم بیشتر از قوهٔ هوش و ادراک خود برای تصمیمگیری استفاده کنم. سعی میکنم برای شروع و ادامه دادن کاری یا رها کردن و بستن آن توانایی تشخیصم را تقویت کنم.
بااینحال فکر میکنم دانستن زمان ممکن است کمکی برای تصمیمگیریام باشد.
چطور؟
مثالی میزنم. فرض کن چرخهٔ اوج حال و احوال من در همان یک هفته یا ۱۰ روز باشد و هرماه تکرار شود. با این شرایط ۲۰ روز بعد را در حال فرود خواهم بود.
دانستن این روز میتواند مهم باشد. به این دلیل که در این ۲۰ روز ممکن است فکرهای مخرب سراغم بیاید و همهچیز را زیر سؤال ببرد. کار، سبک زندگی یا حتی هر آنچه درگذشته انجام دادهام؛ اما اگر بدانم که در دوران فرود هستم، میدانم که شرایط جور دیگری کار میکند و میتوانم خود را برای دورهٔ اوج بعدی آماده کنم.
همچنین در این دوران ممکن است ناامیدی از هر دوران دیگری بیشتر شود و حرکت برایم دشوار شود اما میدانم که این روزها میگذرد و بهجای ناراحتی و ناامیدی، میتوانم امیدوار باشم و برای روزهای اوج، آماده شوم.
دلیل اصلیام برای توجه به این روند همین است. کنجکاو هستم تا چرخهای پیدا کنم که شاید راهگشای روزهای تاریکی و ناامیدی باشد.
درواقع این تحقیق برای آن است که گرفتار ناامیدی و تخریبهای شخصی نشویم. برای آن است که زمان اوج و فرود چرخهٔ خود را بدانیم و برای هردو شرایط آماده شویم.
نکتههای مثبت چرخهٔ احوال
- با یادگیری چرخهٔ شخصی میتوانم کارهای مهم و آنهایی که انرژی بیشتری میطلبد را به این دوره موکول کرد؛
- در دوران فرود رفتارهای ناامیدکننده، فکرهای مخرب و قضاوت شخصی را جدی نگرفت تا باعث ناراحتی بیشتر نشود؛
- میتوان زمانهای اوج را به کار و فرود را به استراحت اختصاص داد. این روش برای تقسیمکار و استراحت، هماهنگتر با ریتم شخصی است و بسیار کارآمدتر از روزهای هفته و تعطیلیهای آن است.
- کمکم به روش سادهتر از ستارهشناسی، احوال خود را پیشبینی کنیم.
نکتههای منفی چرخهٔ احوال
- در صورت مشخص شدن روند این چرخه، ممکن است برای روزهای آینده انتظار، پیشداوری و قضاوت ایجاد شود؛
- ممکن است خود را در دورهٔ فرود رها کنیم و کار انجام ندهیم؛
روشهای مشابه
پیشتر با بایوریتم (bio-rhythm) آشنا شدهام و مدتی از روی کنجکاوی آن را دنبال میکردم. در این روش با استفاده از تاریخ تولد، میتوان چرخهٔ سلامتی، هوش، ادراک، خوشحالی و چند مورد دیگر را یافت. این چرخه معمولاً از چند هفته قبل تا چند هفته بعد را نمایش میدهد.
اما هیچوقت نه خودم تجربهای مثبت داشتم و نه شنیدهام که کسی گزارش مثبتی داده باشد.
ستارهشناسی و طالعبینی روش دیگری است که به نظرم کارآمدتر است. حداقل برای من؛ اما پیدا کردن منابع معتبر کار سادهای نیست و یادگرفتن آن راهی طولانی و دشوار در پیش دارد.
آنچنان آشنایی با ستارهشناسی ندارم و اطلاعاتم محدود میشود به چند تحلیلگر ستارهشناس و موقعیت سیارهها. گاهی نوشتههای آنها را برای هفتهٔ پیش رو میخوانم، اما دقیق متوجه نمیشوم که بر اساس آن اطلاعات چگونه میشود رفتار کرد.
بهخصوص در سال گذشته، هر آنچه میخواندم خبر از چالش، ناراحتی و سختی میداد. البته تا حد زیادی هم اینطور بود. هم برای خودم و هم برای اطرافیانم. [از بیشتر اطرافیانم میشنیدم که سال ۹۵ برای آنها بسیار سخت گذشت.]
جمعبندی؛ چرخهٔ احوال کار میکند یا نه؟
هنوز نمیدانم. بیش از ۳ ماه است که اطلاعات را ثبت میکنم و آن را بهصورت چارت (بالا) آماده کردهام. هنوز نمیتوانم تحلیل کنم. در نگاه اول میشود چند نقطهٔ اوج و فرود را مشاهده کرد، اما نمیشود بهصورت دقیق تحلیل کرد. دستکم من تاکنون نتوانستهام.
میخواستم این ایده را در اینجا مطرح کنم. شاید این ایده برایت جالب باشد و بخواهی که روش شخصی خود را پیدا و ثبت کنی.
شاید تحلیلی از اطلاعات چرخهٔ احوال من داشته باشی.
شاید هم به گمانت دانستن این اطلاعات بیهوده و گمراهکننده باشد.