شناسایی الگوی رفتاری در ترس‌های پنهان ولی آشنا

روبرویی با ترس در غار

اخیراً در فرآیند همکاری در مورد متفاوت با الگوی رفتاری مشابهی در خود روبرو شدم. معمولاً روال تصمیم‌گیری در من آهسته است و اغلب برای تصمیم‌های بزرگی نظیر همکاری، نیاز به چند روزی زمان برای هماهنگ شدن با آن دارم. در یک ماه گذشته نیز، روند تصمیم‌گیری نیز مشابه بود. در ابتدا مردد می‌شوم و […]

تداوم

قدم زدن در برف

همیشه یا اگر در گفته‌ام صداقت داشته باشم، بیشتر مواقع، تداوم در زندگی‌ام کم بوده است. آنجایی هم که بوده، طولی نکشیده که رهاشده. در این شرایط نامش هم تغییر می‌کند و احتمالاً می‌شود «تداوم مقطعی»! اما به‌تازگی متوجه شده‌ام که نوعی از تداوم در من درونی شده است. برای ۳۲ روز، صبح‌ها بازی ذهنی […]

معرفی راهبری به روش درون‌گردی

انعکاس تصویر مرد در آب

هرکدام از ما به‌صورت مداوم در شرایط ناخوشایند قرار می‌گیریم. درواقع ممکن است هرلحظه را با میزان خوشحالی و ناراحتی خود بسنجیم. آن‌قدر خوشحالی و خوش‌آیندی در روز برایمان مهم و در مواقعی دور از دسترس است که شاید به‌سختی بتوان برای فقط ۲۴ ساعت کاملاً خرسند و راضی بود. در بعضی مواقع اگر مشکلی از بیرون به […]

پیشنهاد فیلم: واگرا (هزینۀ متفاوت بودن)

فیلم واگرا

فیلم‌ها از چند نظر برای من جالب‌اند. بازی، کیفیت ساخت، تصویر و پیغامی که منتقل می‌کنند. اغلب هم فیلم‌ها را به یکی از دلایل گفته‌شده نگاه می‌کنم. سعی می‌کنم فیلم‌هایی را در اینجا معرفی کنم که غالباً پیغامی داشته و به محتوای نوشته‌های «قدم زدن در باغ عدن» نزدیک باشند. خلاصۀ داستان فیلم واگرا (Divergent) آینده‌ای […]

ماجرای یک تصمیم؛ بخش دوم: معجزه مرگ

توضیح: این نوشته، قسمت دوم و آخر پُست «ماجرای یک تصمیم» است. مرگ را معمولاً نمی‌پسندیم و از آن واهمه داریم. چراکه فکر می‌کنیم مرگ، پایان است و بعد از آن هیچ! ولی تا مرگی نباشد، تولدی هم نیست. همانطور که ما به‌عنوان انسان دارای توانایی‌های نامحدودی در انجام کارهای مختلف هستیم و همه با تمرین و […]