طبیعت پیوسته در حال تغییر است، همانطور که ما هستیم. همهچیز در طبیعت شامل تغییر است و هرآن چه تغییر نکند یا تکامل نیابد دچار انقراض میشود و بهتدریج حذف خواهد شد.
بسیاری از تغییرها مانند رشد بدن بهمرور رخ میدهند و بدون توجه ما نیز چرخۀ خود را طی میکنند. بیآنکه متوجه شویم هر سه هفته سلولهای پوست تازه میشوند، سلولهای روده هر چهار روز و هر چهار ماه زمان نو شدن گلبولهای قرمز است. اینگونه تغییرها که برای بقاء بسیار حیاتی هستند، توسط خود طبیعت (زندگی) و بهصورت غیرارادی رخ میدهند. تصور کنید که اگر نفس کشیدن، پلک زدن و ضربان قلب ارادی میبود و میبایست هرلحظه برای آن تصمیم میگرفتیم.
پس تمام تغییرهای حیاتی، هوشمندانه انجام میشود و نیازی به هوش و توجه مستقیم ما ندارد. میماند بخشی که نیاز به تصمیم ما دارد که اغلب حیاتی نیست ولی به بهبود کیفیت زندگی کمک میکند. مثلاٌ تغییر رویۀ غذا خوردن، پیادهروی کردن بهجای استفاده از ماشین یا گفتوگوی حضوری بهجای چت کردن روی موبایل. شاید هیچکدام ازاینگونه رفتارها و تغییرها بهطور مستقیم در زنده ماندن ما نقش نداشته باشد، اما بهطور غیرمستقیم بر سلامت جسم، روان و روح تأثیر دارد و درنهایت تمامی آنها با کیفیت زندگی ارتباط مستقیم دارد.
اگر شما هم مانند من زندگی را به زندگانی (زنده ماندن) ترجیح میدهید و کیفیت و عمق آن برایتان بسیار بااهمیتتر از کمیت و طول آن است، پس میبایست به تغییرهای خودخواسته و آنهایی که بر سلامت جسم، روان و روح تأثیر میگذارند بهطور فعال توجه کنید و شرایطی برای تغییر ایجاد کنید. خواه در مورد آنهایی که پیش رویتان میآید یا آنهایی که انتخاب میکنید.
همانطور که پیشتر اشاره شد، شرایط مختلفی در زندگی باعث تأثیر بر کیفیت آن میشود. گاهی رویدادی رخ میدهد و باعث تغییر رابطههای اجتماعی، شرایط کاری یا محیطی میشود و مستقیم نیاز به واکنش ما دارد که در صورت مقاومت ما برای تغییر، شرایط دشوار شده و باعث سرخوردگی میشود، ولی در صورت پذیرش و انعطاف ما در جهت تغییر، رشد و آگاهی و بلوغ حاصل میشود. گاهی نیز انتخاب داریم که پیشدستی کنیم و شرایط موجود را در جهت موردعلاقۀ خود تغییر دهیم.
یادگیری از دو طریق انجام میپذیرد. نوعی که خود انتخاب میکنی و یاد میگیری و دیگری مدلی است که زندگی به تو میآموزد. همانا که دومی سختتر و دردناکتر است و تا زمانی که نیاموزی یا نخواهی که بیاموزی، همچنان درس خواهی گرفت.
همه در تفکر تغییر دنیا هستند، ولی کسی جویای تغییر خود نیست.
– لئو تولستوی
۲۱ روز برای تغییر شرایط زندگی
در این روش سراغ تغییرهایی میرویم که باعث بهبود کیفیت زندگیمان میشود. میتوانید برای شناسایی تغییر موردنیاز از روش «۳ قدم برای ساخت یا تغییر عادت» استفاده کنید.
پسازاین مرحله لازم است که به تغییری که میخواهید متعهد شوید و آن را برای مدتی بهصورت پیوسته انجام دهید. مهم است که از تغییرهای کوچک شروع کنید که انجامش راحت باشد و از بیم سخت بودنش سرخورده نشوید.
هماکنون من هم روشی برای تغییرهای خودخواسته انتخاب کردهام که برای مدت ۲۱ روز پایبند آن تغییر هستم. دو دورۀ آن را پشت سر گذاشتم. اولی برای «نخوردن گوشت قرمز» و دومی برای «نخوردن غذا بعد از ۹ شب» بود و هماکنون در روز سوم از دورۀ سوم برای «روند تولید محتوا در باغ عدن» هستم. تا اینجای کار تجربههای بسیار لذتبخش و آموزندهای فراگرفتم و توجه به هرروز از تغییر بسیار جالب بوده است.
میخواهم در آینده از تجربیاتم برای تغییر، دورهای برگزار کنم. این دوره بهصورت اینترنتی خواهد بود و جوری است که در طی ۲۱ روز همراه شرکتکننده خواهد بود و هرروز بهوسیلۀ ایمیل/تلگرام/وبسایت پیغام بفرستد و تمرینهای مختص به آن روز را یادآوری کند.
جهانی که ما ساختیم، نتیجۀ پروسۀ فکریمان است. جهان تغییر نخواهد کرد تا زمانی که فکرمان تغییر نکند.
– آلبرت اینشتین
چرا ۲۱ روز؟
عدد ۲۱ در آئینهای مختلفی آمده و در بسیاری از آنها بهعنوان چرخۀ کامل برای تغییر استفادهشده است. ازلحاظ عددی هم ترکیبی از عدد ۲ و ۱ است. و مجموع آن عدد ۳ را تشکیل میدهد که نمایانگر شروع جمع است.
- ۲ نماد تکامل و ۱ نماد یگانگی است.
- ۲۱ نمادی است از فردی که میانهرو است و تعادل دارد.
- ۲۱ نمادی است که نمایانگر استاد بزرگ معنوی بشر است.
- و…
همچنین عدد ۲۱ در بسیاری از باورها زمانی است که مغز برای ساختن یا تغییر عادت نیاز دارد و پسازآن مسیر مابین نورونهای مغز هموار میشود.
پیشنهاد شما چیست؟ به نظر شما چه نوع تغییری برایتان مناسب است؟
موسیقی پیشزمینه حین نوشتن: Neil H – Syllabus of Magic: Merlin’s Quest