اولویت زندگی بر اساس پول یا عنصر وجودی

بشر در ابتدا برای تبادل کالاهای موردنیاز خود به فکر استفاده از پول افتاد. قبل از آن از غلات و احشام به‌عنوان وسیلۀ تبادل استفاده می‌کرد. قبل‌تر از آن روش‌های دادوستد کالابه‌کالا و خیلی قبل‌تر اقتصاد هدیه دادن استفاده می‌شد.

همۀ این روش‌ها برای بدست‌آوردن آن چیزی بود که شخص در اختیار نداشت و امکان تولید برایش میسر نبود. ازاین‌جهت محله به محلۀ دیگر، شهر به شهر دیگر، کشور به کشور دیگر نیازمند بود و پس از آسان‌تر شدن رفت‌وآمد، تبادل‌ها هم گسترش یافت.

در حال حاضر پول چه نقشی در زندگی دارد؟

نقش زیادی!

هم برای فراهم آوردن رفاه و راحتی و هم برای تغییر اولویت‌های زندگی و کاهش لذت از زندگی

حتماً جملۀ «علم بهتر است یا ثروت» را بارها و بارها شنیده‌اید و احتمالاً جوابتان به این پرسش از اولین باری که آن را شنیده‌اید، تغییر کرده است. جملۀ مشابهی هم وجود دارد که «پول خوشبختی (خوشحالی) نمی‌آورد». نظرتان چیست؟

اخیراً در تحقیقی از دانشگاه ایالت سن فرانسیسکو نشان می‌دهد که پول خوشحالی می‌آورد. البته در شرایطی. شاید شما برای پاسخ به این پرسش، به نتیجۀ تحقیق هم نیاز نداشته باشید، چون پاسخ آن را در زندگی خود یافته‌اید. قسمت جالب این تحقیق، روشن می‌کند که خوشحالی از قبال پول رابطۀ مستقیم با درآمد دارد. یعنی هرچه درآمد کمتر باشد و پول بیشتری به دستان برسد، خوشحالی بیشتر می‌شود. این رابطه برای درآمدهای بالا صادق نیست و در نقطه‌ای، کاملاً معکوس می‌شود. یعنی هرچه درآمد بالاتر باشد، کسب پول بیشتر باعث افزایش خوشحالی نشده و در عوض تنش و اضطراب‌های ناشی از کار و مسائل پیرامون آن بیشتر می‌شود که درنهایت باعث ناخوشنودی می‌شود.

بد نیست این دو تحقیق را هم گوش کنید. هرکدام یک دقیقه‌اند. تأثیر فکر به زمان یا پول بر کارهای روزمان و پول خوشحالی می‌خرد، فقط بعضی وقت‌ها.

اولویت پول در زندگی

بگذارید همین ابتدا سنگمان را باهم وابکنیم. اولویت پول در زندگی شما کجاست؟ یعنی کسب درآمد در جایگاه نخست، دوم یا نزدیک به آخر است؟

شمارا نمی‌دانم، ولی اطرافم بسیارند که اولویت اول و آخرشان پول است. یعنی کسب درآمد از هر راهی. لزوماً هم لازم نیست که راه غیر مشروع و خلافی باشد. می‌تواند چند شغلی بودن، انجام کارهایی که در آن تخصص یا علاقه ندارند و یا کاری که جزء «عنصر وجودی» آن‌ها نیست، باشد.

عنصر وجودی تعریف بسیار جالبی دارد و دوستدارم به دلیل اهمیت آن، پست ویژه‌ای برایش اختصاص دهم. اما آقای کِن رابینسون (پیشنهادکنندۀ این واژه) آن را این‌گونه تعریف می‌کند.

نقطۀ تلاقی کارهایی که ما علاقه به انجام آن داریم باکارهایی که در آن استعداد داریم، عنصر وجودی ما را تشکیل می‌دهد.

ایشان در جای دیگری برای اهمیت این موضوع اشاره می‌کنند که:

پیدا کردن عنصر وجودی برای سلامت و سعادت هرکسی بسیار مهم و بنیادی است. همچنین در شرکت‌ها و جوامعی که دارای افراد بیشتری با شناخت عنصر وجودی‌شان باشد، پیشرفت اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

تغییر اولویت پول با عنصر وجودی

اگر اولویت زندگی بر اساس پول باشد، در کوتاه‌مدت باعث رضایت و خوشحالی می‌شود. از اینکه می‌توان وسایلی داشت، سفرهایی رفت یا مهمانی‌هایی گرفت که در حالت بی‌پولی امکان آن نیست. خوشحالی، بر اساس قدرت خرید خواهد بود و زمانی که خرید کردن لذت سابق را نداشته باشد، به‌تدریج خوشحالی هم کمرنگ‌تر از سابق خواهد شد.

حتماً تجربه کرده‌اید که هدیه‌های گران‌قیمت لزوماً شمارا خوشحال نمی‌کند. بلکه استفادۀ پیاپی از آن و به‌واسطۀ آن یادآوری شخصی که از آن هدیه گرفته‌اید، باعث خوشحالی می‌شود. سرخپوستان آمریکا و کانادا هم رسم بسیار جالبی تحت عنوان پُت‌لَچ (potlatch) دارند که در مناسبت‌های خاص مثل عروسی، تولد یا عزا به یکدیگر هدیه می‌دهند. این هدیه‌ها جنبۀ مادی نداشته، بلکه از وسایل باارزش و مهم فرد هدیه دهنده انتخاب می‌شود.

تجربه در مدل اولویت‌بندی بر اساس علاقه و استعداد (عنصر وجودی) کمی متفاوت است. در ابتدا سختی‌های فراوانی را تحمل می‌کنید و احتمالاً بی‌پولی نیز هم. اما انجام کار به شما بیشتر انرژی می‌دهد تا از شما بگیرد. پس از گذشت مدتی، متوجه خواهید شد که در آن کار خبره می‌شوید و همراه آن درآمد خوبی نیز کسب خواهید کرد. این در صورتی است که در تمام مدت شغلی داشته‌اید که با عشق و علاقه آن را دنبال کرده‌اید، هرروز در آن رشد کرده و از آن درآمد هم‌کسب می‌کنید. انگار کاری که حاضربودید برای آن پول بپردازید، حال در قبال آن درآمد هم‌کسب می‌کنید. چه چیز بهتر از این.

آیا شده تابه‌حال افرادی را ببینید که باعلاقه و انگیزه کار خود را انجام می‌دهند؟ فرق نمی‌کند چه‌کاری. آیا شده تابه‌حال علاقه داشته باشید تا به این افراد برای رسیدن به هدفشان کمک کنید؟

باید این مژده را بدهم که مطابق پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان بازار کار و آنچه قابل‌مشاهده است، در آینده تمرکز کار بر روی افراد خواهد بود تا شرکت‌ها. یعنی استفاده از افراد با تخصص و از راه دور (فری‌لنس) بیشتر و بیشتر خواهد شد و در قبال آن توسعۀ متمرکز شرکت‌ها کم‌تر و کم‌تر خواهد شد. این هم دلیل دیگری برای اینکه علاقه خود را دنبال کنید تا پول را.

چند پیشنهاد برای پیدا کردن علاقۀ شخصی

  • مدتی را به «کاری نکردن» اختصاص دهید. بگذارید که از شلوغی روزمره به دور باشید.
  • کمی بنویسید. ازآنچه در روز برایتان جالب است. ازآنچه توجهتان را جلب می‌کند. ازآنچه مایلید آن را انجام دهید.
  • امتحان کنید. آرزوی بازیگری، نویسندگی یا نجاری در ذهن قابل فهم نیست. دست‌به‌کار شوید.

اولویت شما در زندگی چیست؟ دیدگاهتان را به اشتراک بگذارید. ممکن است نظر شما به سایرین هم کمک کند.

کوچینگ با آیدین - ۲

از این نوشته لذت بردی؟ به اشتراک بگذار

5 Responses

  1. راحت میشه این بحث رو طولانی کنم تو این کامنت اما معتقدم اگر عاشق کارت باشی، هرچقدر هم درآمد از اون راه به دست بیاری، ذره‌ای تو رو خوشحال‌تر از زمانی نمی‌کنه که ببینی محصولی که تولید شده داره راه خودش رو به سمتِ آینده باز می‌کنه. در این راه، پول صرفا ابزاری میشه که بتونی کارهای بیشتر و بهتری انجام بدی.
    کسانی که صرفا به کسب درآمد فکر می‌کنند، از همین الان مرده‌های متحرک به شمار می‌رن که چیزی جز زندگی تک بعدی از یک روح چندین بعدی نتونستن بسازن. البته که کشف عنصر وجودی و علاقه‌ی درونی مهم است. متاسفانه نمیشه با وضعیت سرکوبی که در راه علایق اشخاص صورت می‌گیره انتظار دیدگاه متفاوت داشت.

  2. یک آقایی هست به اسم مارتین سلیگمن، از پایه گذاران روانشاسی مثبت. کتاب مهمش:
    Authentic Happiness
    http://www.amazon.com/Authentic-Happiness-Psychology-Potential-Fulfillment/dp/0743222989
    تعریف خیلی جالبی از حس خوشبختی واقعی داره که بر پایه سالها تحقیق علمی است. حس خوشبختی واقعی را از شادی‌های جرقه‌ای و سطحی تفکیک می‌کنه و مشخص می‌کنه محوری ترین عامل در حس خوشبختی واقعی کشف و به عمل درآوردن عنصر وجودی است… ممنون از نوشته

    1. خیلی ممنون از پیشنهاد کتاب و دیدگاهت. حتماً نگاه می‌کنم بهش.
      همونطور که گفتی من هم معتقدم احساس خوشحالی و خوشبختی پایدار از رضایت درونی شکل می‌گیره که خود رضایت درونی از توجه و پیدا کردن عنصر وجودی.

  3. از نظر من هم پول نقش خیلی مهم را در زندگی بازی می کند چون در این زمانه اگر پول نداشته باشی به خیلی از رویاها یا حتی علاقه هایت هم نمی تونی برسی، کار مورد علاقه و با عشق کار کردن خیلی خوبه ولی ممکنه از این راه نتوان درآمد کافی برای تامین زندگی بدست آورد من خودم این تجربه رو دارم به مدت ۱۰ سال به عنوان تایپیست کار کردم به طوری که تمام مشتریهایم اذعان می کردند که مشخص است که کارت رو با عشق و علاقه انجام می دهی و فرقش را با بقیه تایپیست می دیدند ولی متأسفانه علی رغم اینکه می گویند هر کاری را با علاقه انجام دهی درآمد به دنبال آن می آید چنین نبود و همین باعث شد که من این انگیزه ام را به این حرفه که واقعاً به آن علاقه داشتم و با عشق و خلاقانه انجام می دادم از دست بدهم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *