این نوشته بخشی از مجموعه آموزشهایی دربارهٔ «علم و هنر راهبری» است.
زمانهایی میرسد که تغییر از ویژگیهای درونی آغاز میشود. اینکه به چه باور داری و چه چیز برایت ارزش حساب میشود.
باورها و ارزشها هردو اکتسابیاند. با آنها متولد میشویم و رشد میکنیم ولی در طول سالها معنی و مفهومش تغییر میکند. البته اگر فرصتی برای یادگیری خود فراهم کنیم. در غیر این صورت اگر آنقدر شجاعت به خرج ندهیم و حتی نزدیکش هم نرویم، همانهایی باور و ارزش میشود که با آن متولدشدهایم.
اگر روش راهبری را برای رشد شخصی انتخاب کنی، زمانهایی میرسد که سروکارت به ارزشها میافتد. این فرصتی است که برای ارزیابی ارزشها و باورها در اختیارت قرار میگیرد.
بهروزرسانی مفهوم ارزشها
میتوانی آنهایی که برایت مفید هستند را نگهداری و قدرش را بدانی ولی باورها و ارزشهایی که دیگر برایت کاربرد ندارد را رها کنی و رها شوی.
این مرور کردن میتواند خیلی سادهتر هم انجام شود. مثلاً برای ارزیابی رضایت از کار فعلی، میتوانی ارزشهایی مهم شغلت را بازنگری کنی.
مثال مشابهی میآورم. چند وقت پیش در تمرین دونفره، میخواستم رضایت کار فعلیام را ارزیابی کنم.
حین تمرین برایم واضح شد که کار بامعنی، نظم، حس مفید بودن، درآمدزایی و چند مورد دیگر ارزشهایی هستند که رضایت از آنها باعث رضایت از کار میشود.
از آن موقع متوجه شدم برای من نظم و درآمدزایی در ارتباط مستقیماند. یکی را تقویت کنم، دیگری هم تقویت میشود.
این روش کمک میکند که ارزشها را برای هر موضوعی مشخص کنی و درنهایت رضایت کلی را تحلیل کنی. مثلاً میتوانی ارزشهای پیرامون محیط زندگی، روابط اجتماعی یا سرگرمی خودت را پیدا کنی.
یافتن ارزشهای تشکیلدهنده در بخشهای مختلف زندگی، کمک مستقیمی به یافتن رضایت در بخشی یا بهبود در آن میکند.
گاهی لازم یا شدنی نیست تا برای بهبود شرایط، تمام اجزای تشکیلدهندهٔ آن موضوع را از اساس تغییر داد. در این شرایط توجه به اجزای تشکیلدهندهٔ موضوع و فراهم کردن تغییر، هرچند کوچک، میتواند در رضایت ما تأثیرگذار باشد.
بهعنوان نمونه تغییر در زندگی کار سختی است اگر همزمان محیط زندگی، کار، روابط اجتماعی را باهم تغییر دهیم. راحتتر و شدنیتر روشی است که در هر زمان روی یکی از آنها تمرکز کنیم و آن را بهبود دهیم.
در مثال بالا مشخص کردن ارزشهای تشکیلدهندهٔ محیط زندگی میتواند کمک مستقیمی برای بهبود آن باشد. پس برای شروع ارزشهای محیط زندگی را پیدا میکنیم.
شاید آرامش محیط، یکی از ارزشها باشد.
پس ممکن است بهبود آرامش، باعث بهبود محیط زندگی نیز میشود.
ابتدا میتوان مشخص کرد که رضایت فعلی از «آرامش محیط» چطور است. همچنین میتوان آن را با دیگر ارزشهای محیط زندگی، مقایسه کرد. اگر امتیاز کمتری آورد و مشخص شد که بهبود آرامش محیط برای رضایت از محیط زندگی مهم است، آنگاه میتوان برای تغییر آن قدم برداشت.
ابتدا میپرسیم که «مفهوم آرامش محیط برای من چیست»؟
شاید این اولین باری باشد که چنین پرسشی از خودت میپرسی یا از آخرین باری که تعریفش را مرور کردهای، مدتی گذشته باشد. ولی درهرحال تعریف مفهوم ارزشها، اولین قدم برای شناخت و تغییر آن است.
پسازآن میتوانی از پرسش دیگری استفاده کنی.
«تغییر چه چیزی باعث بهبود در شرایط آرامش محیط میشود؟»
این پرسش میتواند راهگشا باشد و مسیر یافتن راهکارهای عملی و قدمهای سازنده را هموار کند.
ازآنپس ممکن است به نتایجی، هرچند کوچک رسید که برای تغییر کمککننده است. مثلاً:
- صحبت با اعضای خانواده برای یک ساعت خاموشی تلویزیون، رادیو و موبایل در شب؛
- پیشنهاد یک ساعت مطالعه و سکوت در همان یک ساعت؛
- تدوین قانونهایی برای حفظ آرامش اعضای ساختمان در طول روز؛
هیچکدام از این راهکارها نیازمند تغییر بنیادی و اساسی در محیط زندگی نیست ولی اجرای آن باعث بهبود و رضایت از محیط زندگی میشود.
تغییرهای کوچک و جزعی هستند که باعث بهبود کیفیت زندگی و درنهایت رضایت میشوند.
تو هم میتوانی از امروز شروع کنی.
اگر پرسشی داری، در قسمت دیدگاه مطرح کن. شاید بتوانم کمک کنم.