چهار میثاق، کتابی است که خِرَد سرخپوستان تولتِک را به زبانی ساده توضیح میدهد. در این کتاب از قوانین شخصی، قضاوتهای درونی و خشونتهایی که نسبت به خود نشان میدهیم، صحبت میشود و چهار پیشنهاد (میثاق) برای بهبود کیفیت زندگی و سعادت ارائهشده است.
این کتاب نوشتۀ دون میگوئل روئیز، نویسندۀ مکزیکی است که برای مدت طولانی پزشک و جراح بوده و پس از تصادفی که از آن زنده مانده، تصمیم میگیرد برای آموزههای شَمَنی، نزد مادربزرگ خود برود. شَمَن در فرهنگ سرخپوستان به فردی گفته میشود که راهنمای دیگران برای رهایی از محدودیتهای خودشان است. برای رهایی از گرفتاریهای ذهنی که میتواند علت بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی باشد.
دون میگوئل پس از یادگیریهای شَمَنی و تجربههای خود درزمینهٔ پزشکی، با استفاده از خِرَد قدیم و دیدگاه جدید، تصمیم میگیرد که کتاب چهار میثاق را بنویسد.
در ایران این کتاب توسط دلآرا قهرمان ترجمهشده و در مقدمه، چهار میثاق را اینگونه معرفی میکند:
این کتاب حاصل تجربیات و اندیشههای مردی است از تبار سرخپوستان آمریکای مرکزی، که باورهای بنیادی تولتکها را به زبانی ساده با مثالهای قابلفهم و طبقهبندی بسیار مفید و مؤثر به نسلهای جدید ارمغان کرده، با این امید که رؤیای سیارۀ زمین را تغییر دهند.
همانطور که از نام کتاب پیداست، این کتاب به چهار قسمت اصلی تقسیم میشود.
چهار میثاق
در فرهنگ واژههای فارسی، میثاق به معنی عهد و پیمان ترجمهشده است که به نظرم در خصوص این کتاب، مناسبترین واژۀ جایگزین برای نام اصلی کتاب است. از این لحاظ که تا زمانی که هرکدام از میثاقها درونی نشود و عهدوپیمانی برای انجام آن بسته نشود، اتفاق خاصی هم برای زندگی ما رخ نمیدهد. اگر اینطور نباشد و میثاقها در روزمرۀ ما جا پیدا نکنند و تمرین نشوند، یادآوریهای این کتاب نه تنها بیفایده، بلکه تکراری خواهد بود.
میثاق اول؛ با کلام خود گناه نکنید
به گفتۀ خود نویسنده، این میثاق مهمترینِ آنهاست. به قدرتی که در کلام وجود دارد، شک نکنید. آن چیزی که از طریق کلام منتقل میشود، بسیار مهم و تأثیرگذاراست و از طرفی میتواند همانقدر مخرب باشد.
به نظرم خشونتی که در کلام وجود دارد، در اغلب رفتارهای خشن فیزیکی وجود ندارد. خشونتهای رفتاری زخمهای عمیقی در ما ایجاد میکنند که مانند خراشهای روی بدن، بهزودی التیام نمییابند و علاوه بر تخریب روح به جسم هم آسیب میرسانند. پیشنهاد میکنم که در گفتار روزمره از واژههای مناسب بامنظورتان استفاده کنید و برای هویت واژهها، ارزش قائل شوید.
میثاق دوم؛ هیچچیز را به خود نگیرید
آن چیزی که دیگران از ما میبینند یا تصور میکنند، ربطی به خودِ واقعی ما ندارد و زاییدۀ قضاوت، ذهنیت و شناخت خودشان از ما است. بنابراین شرایط زندگی را نمیتوان و نباید بر اساس تصورات دیگران و آن چیز که واقعی نیست بنا کرد.
برای من مهم نیست که شما دربارهام چه میاندیشید، و آنچه را میاندیشید به خودم نمیگیرم.
– دون میگوئل روئیز، چهار میثاق
نوشتۀ مرتبط: ۶ روش برای ناراحتی کمتر از اطرافیان
میثاق سوم؛ تصورات باطل نکنید
ذهن ما همیشه در حال کار کردن است. آنقدر کار میکند، که برای جلوگیری از کار کردنش نیاز به تمرین مرتب داریم. ازآنروست که اهمیت مراقبه، تمرینهای تنفس و حضور در لحظه روزبهروز بیشتر و بیشتر آشکار میشود.
در پس ذهنیات ما، تصوراتی شکل میگیرد که با واقعیت، فاصله و تفاوت دارد. اگر من فکر میکنم زمانی که با دوستم تماس میگیرم، ممکن است فکر کند من تنها هستم و حوصلهام سر رفته و ازاینرو با او تماس گرفتهام، این فقط تصورات ذهنی من است، نه آنچه او میاندیشد.
اگر دیگران چیزی به ما بگویند، بر اساس آن تصوراتی میکنیم، و اگر چیزی نگویند، سلسله تصوراتی میکنیم تا نیاز به دانستن خود را ارضا کنیم و آن تصورات را جانشین نیاز خود به ارتباط برقرار کردن نماییم.
– دون میگوئل روئیز، چهار میثاق
نوشتۀ مرتبط: توهم شفافیت؛ فکر میکردم که فکر میکردی
میثاق چهارم؛ همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید
این میثاق برای یادآوری و تمرین سه میثاق قبل است. ما نیز مانند همهچیز در طبیعت پیوسته در حال تغییر هستیم و تنها با پیوستگی و توجه میتوانیم درسهای نهفته در پس رویدادها را درک کنیم.
در هر شرایطی، همیشه نهایت تلاشتان را بکنید، نه بیشتر و نه کمتر. اما به خاطر داشته باشید که بیشترین تلاش شما همواره یکسان نیست.
– دون میگوئل روئیز، چهار میثاق
پیشنهاد میکنم که این کتاب را مطالعه کنید. برای آنان که سریع کتاب میخوانند، ۱۰۰ صفحۀ این کتاب وقتی نمیگیرد. ولی همانطور که پیشتر هم اشاره شد، خواندن و فهمیدن آموزههای این کتاب در یک طرف و عمل کردن به آن در سوی دیگر است.
امیدوارم که بخوانید و لذت ببرید.
همچنین میتوانید نسخۀ صوتی کتاب را از نوار و نسخهٔ الکترونیکی آن را از فیدیبو تهیه کنید.
موسیقی پیشزمینه حین نوشتن: Karen Homayounfar – Past, Present Continues
9 Responses
سلام
ترجمه هاى خانم قهرمان را معمولن دوست داشتم. الن هم بى شک ترجمان خوبى ارائه داده اند. صرفن میثاق اول به نظرم نیاز به بازنگرى دارد. واژه impeccable که به “گناه نکردن” ترجمه شده در واقع یعنى دقیق، بدون نقص، ومشکلاته. پس میثاق اول میتواند بصورت مثبتى ترجمه شود که حق کلام ادا شود. پیشنهاد: در انتخاب کلام نهایت دقت را به کار ببر.
با تشکر
لیلا جان، پیشنهادت برای تغییر مناسبتر است. به نظرم هویت واژه «گناه نکردن» کمی برای این جمله سنگین است.
ممنون از دیدگاهت.
عالی
بی نهایت عالی بود
عالی بود سپاسگزارم
همانقدر که دموکراسی دینی و بانکداری دینی زیبا و دلنشین است میکس علم و عرفان یا میکس علم تجربی با تجربیات اسطوره ای و تخیلی بسیار راه گشاست.
باشد که رستگار شوید
فوق العاده بود
عالی بود
جناب سجاد صد البته که زبان بیان یک موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است .نور یا انرژی یا به قول چینیها “چی” ویا به قول ذنیست ها “کیا”یا به قول هندی ها “پرانا” را امروزه علم می شناسد و همان امواج الکترومغناطیسی هستند که نیروی محرکه هر فعالیتی حیاتی و یا مکانیکی از جرکت کردن من و شما گرفته تا جاری شدن رودخانه ها هستند. و این عجیب نیست یک تولتک از نور نامببرد یا یک راهب بودایی از چی سخن بگوید.و این موقله هیچ شباهتی به بانکداری دینی و …که دومقوله جدا از هم هستند ندارد.و البته جایز است که چنین اشتباهی بکنید چون از کودکی چیزی عجیب و فریبی برایتان به نام عرفان اسلامی تعریف کرده اند که مجموعه ای از قصه های عجیب و غریب است. اما این موضوع امروزه در مکانیککوانتوماظهر من الشمس است.