گفتگوی آگاهانه

فهرست مطالب

ما در طی روز زمان طولانی را صرف برقراری ارتباط می‌کنیم. در واقع حدودا ۷۰درصد مواقع.

به گفته‌ای که از نتیجه تحقیقات در این رابطه استخراج شده، بیش از ۴۵درصد مواقع درحال گوش‌کردن، ۳۰درصد صحبت‌کردن، ۱۶درصد خواندن و ۹درصد نوشتن هستیم.

حال این پرسش کلی مطرح می‌شود که چرا با اینکه بیشتر مواقع درحوال گوش‌کردن هستیم، همچنان فرد مخاطبمان نیازمند گوش شنواست؟

دلایل بسیاری در پاسخ این پرسش مطرح است که سعی دارم در این نوشته تعدادی از آنها را بررسی کنم.

۱. نیت
در مرحله اول می‌بایست نیت گفتگو برای طرفین (یا جمع درصورت گفتگوی گروهی) مشخص شود. بهترین حالت این است که همواره پرسش‌هایی را برای خود تا حد امکان شخصی کنید. مثلاً:
نیاز من از این گفتگو چیست؟
آیا علاقه‌ای به بحث درباره این موضوع خاص دارم؟
و یا چطور می‌توانم درباره مشکل کلیدی در ارتباطم با افراد گفتگو کنم؟

۲. محیط گفتگو
انتخاب محیط و شرایط گفتگو در کیفت آن بسیار تأثیرگذار است. چون در نهایت در گفتگو بسیاری از عقاید، احساسات و نظرها «گفت» و «گو» می‌شوند و اگر تا حد امکان شرایط محیطی و عواملی که باعث خلل در رساندن مفهوم جملات می‌شوند، حذف شوند، در بهبود کیفت گفتگو بسیار مؤثر است. این موضوع به‌صورت کلی برای زبان و به‌خصوص زبان فارسی که با تغییر لهن و تاکید می‌تواند مفهوم دیگری داشته باشد، بسیار کلیدی است. پس احتمالاُ گفتگو در شهربازی، روبروی تلویزیون یا مکان‌های شلوغ گزینه خوبی نخواهد بود.

۳. شنیدن
گوش‌دادن فقط شنیدن نیست، و گوش‌دادن مؤثر نیازمند بیش از دو گوش به‌همراه تمرکز و استفاده از سایر حس‌های انسانی است.
«شنونده خوب شخصی بدون حرف نیست، بلکه آن‌کسی است که گلودرد دارد.» ‍‍~کاترین وایت‌هورن

ممکن‌است که ما گوش و حواسمان به سخنگو باشد ولی همچنان در ذهنمان به سخن گفتن مشغولیم. در این حالت هیچ کمکی به کیفیت شنیداری نکرده‌ایم و میزان قابل‌توجهی از حرف‌های مخاطبمان به سلامت به گوش‌هایمان نرسیده و درک نمی‌شوند.

۴. بازخورد و مطرح‌کردن نظر شخصی
مطرح‌کردن تجربه‌های شخصی یا هدایت (ناآگاهانه) گفتگو به سمت مشکل، نظر و یا پیشنهاد شخصی می‌تواند باعث تخریب گفتگو و یا ایجاد ناامنی در آن شود. برای مطرح‌کردن نظر شخصی بهتر است به چند نکته توجه کنید:
مطمئن شوید که اجازه صحبت از طرف مقابل به شما داده شده‌باشد.
از گفتن باید و نبایدها پرهیز کنید.
تا حد ممکن از تجربه شخصی صحبت کنید.

این نوشته مقدمه‌ایست کوتاه برای مطلب بلند و مهم گفتگو و از آن مهم‌تر «شنیدن».

چه نکته‌ای در گفتگو برای شما اهمیت دارد؟
لطفاً با من و سایرین در دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.

تصویر آیدین حبیبی

آیدین حبیبی

شغلم راهنمای درون‌گردی و روشم از نو یادگیری (آموخته‌زدایی) است. من در اینجا از روش‌هایی برای ساخت زندگی باکیفیت می‌نویسم. راه من پیشنهاد است و تغییر را از خود شروع می‌کنم. سعی می‌کنم هرآن چه می‌گویم، می‌نویسم و آموزش می‌دهم، از تجربهٔ شخصی‌ام باشد و نه از دانشی که جسته‌گریخته در ذهن دارم.

این مقاله را دوست داشتی؟ این چندتا را هم نگاه کن

زیر سطح آب

در مشکلات به چه چیزی باید توجه کرد؟

از دیروز چندین پیغام گرفته‌ام که هرکدام از افرادی بود که شرایط ناخوشایندی از خود را توصیف می‌کردند. شرایطی که به گفتهٔ آن‌ها توسط دیگری پدیدار شده و آن‌ها را محکوم‌به پذیرش ساخته است. ولی نکته‌ای که در تمامی آن‌ها مشترک بود، پذیریش شرایط فعلی و مقصر دانستن فرد مقابل

میز کار یک مینیمالیست

مینیمالیزم در زندگی به چه معناست؟ (به‌اضافهٔ ۷ روش ساده‌زیستی)

کم، زیاد است. این شعار اصلی زندگی «مینیمال» است. ممکن است پیش‌تر مینیمالیزم را در طراحی سایت، خانه یا حتی در موبایلی که در دست داری، شنیده باشی. ولی زندگی مینیمال کمی متفاوت است. مینیمال در یک نگاه یعنی ساده، مرتب، کاربردی یا به‌طورکلی دور از به‌هم‌ریختگی. زندگی مینیمال قبل

از نمای تلسکوپ هابل

شناخت و یادگیری از یک الگوی رفتاری

هفتهٔ گذشته بیشتر بی‌انرژی بودم. متوجه شدم در من یک الگوی رفتاری مدام در حال تکرار است. در خودم انرژی تولید می‌کنم، برای مدتی باانگیزه و علاقه حرکت (زندگی) می‌کنم ولی بعد از مدتی و بدون پیش‌زمینه و هشدار باتری خالی می‌کنم. چند روزی در این وضعیت سر می‌کنم تا دوباره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *