نقطهٔ تعادل میان کمالگرایی و واقعبینی کجاست؟
وقتی پای کمالگرایی یا فرد کمالگرا به میان میآید، ناخودآگاه تصویر کسی در ذهن نقش میبندد که همه کارش متناسب و دقیق است. هرآنچه میداند
وقتی پای کمالگرایی یا فرد کمالگرا به میان میآید، ناخودآگاه تصویر کسی در ذهن نقش میبندد که همه کارش متناسب و دقیق است. هرآنچه میداند
در زمانهای مختلف زندگی متوجه شدهام که توصیفم از تعادل با گذشته متفاوت است و در چند سالی که با تمرین چرخ زندگی آشنا شدهام، هرازگاهی آن را انجام میدهم تا بتوانم شرایط متعادلتری برای زندگی ایجاد کنم.
مدتی است که فکر میکنم تعادل زندگیام بههمخورده است. در ابتدا فکر میکنم که شاید بد نباشد معنی و مفهوم تعادل را برای خود بازنگری
تظاهر در رفتار افراد بیش از هر چیزی نشانگر عدم تعادلشان دارد. تناقض در نوع فکر و نگرششان با رفتارشان. آنچه بیش از هر چیزی
به نظرت نقطهٔ تعادل کجاست؟ از نگاه من، تعادل نقطهای در میانه است که از خواص دو سوی یک ویژگی بهره برده ولی به هیچ
یک روز عادی در حال رانندگیام و از جادهٔ خلوت لذت میبرم. بعد از چند دقیقه ترافیک عجیبی من را وادار به توقف میکند. بعد
حدود ۳ ماه است که روند روزم را در چرخهٔ احوال یادداشت میکنم. در ۷ دستهٔ سلامتی، خوشحالی، انرژی، احساس، انگیزه، انجام شدن کارها و
این نوشته بخشی از مجموعه آموزشهای «علم و هنر راهبری» است. گاهی میخواهیم در زندگی خود متعادل شویم، ولی نمیدانیم از کجا و چطور شروع کنیم. برایم
اگر قرار بود سلامت روح و جسم از طریق وسایل و رفاه مالی تأمین شود، در دوران کنونی میبایست در بهترین شرایط روحی و جسمی میبودیم. اما آیا
چطور کمک کنیم؟ پرسشى بسیار مهم. اول بدانیم که چرا کمک میکنیم؟ آیا برای بهبود رفتار، رویکرد یا روشی کمک میکنیم یا سعی میکنیم سنگی
افراد و شرایط اطرافم، مرا به کسی که هستم تبدیل نمیکند بلکه آن را نمایان میکند. ~ لارا شیلسینگر در فیلمی (بهگمانم «ما میلرها هستیم»)
ساخته شده با ❤ در تهران، ازمیر و ونکوور
تولید ۱۳۹۳ - ۱۴۰۳