پادکست «بهترین خودت شو»؛ گفتوگویی پیرامون سادهزیستی (مینیمالیسم) و مصرفگرایی
این روزها موضوعهای ساده کردن زندگی یا همان مینیمالیسم داغتر شده که هرچند ممکن است مانند هر موضوع داغ (ترند)، عمرش کوتاه باشد اما بد
ساده زیستی روشی است که شلوغیهای زندگی را کم میکند و برای انتخاب نیازها، اولویت مقابلت میگذارد.
این روزها موضوعهای ساده کردن زندگی یا همان مینیمالیسم داغتر شده که هرچند ممکن است مانند هر موضوع داغ (ترند)، عمرش کوتاه باشد اما بد
بعد از کم کردن (حذف) وسایل اضافی، کنترل ورودیهای زندگی، بهترین کاری است که میتوان برای ساخت زندگی مینیمال انجام داد. اما مشکل دیگری وجود دارد که مربوط به وسایل فعلی است. آنهایی که نه تنها وسیله است، بلکه وابستگی عاطفی نیز در آنها وجود دارد.
من زندگی مینیمال را «سادهزیستی» ترجمه کردهام. البته شاید پیشفرض ما از این واژه کمی گمراهکننده باشد و هرکسی (حتی آنهایی که به دنبال مصرفگرایی نیستند) را از این سبک زندگی دور کند. احتمالاً وقتی زندگی ساده در ذهنمان شکل میگیرد، مکانی محقر در تصوراتمان پدیدار میشود که امکانات مناسبی ندارد و تنها برای برآورده کردن نیازهای اولیه ساختهشده است.
وابستگی؛ بیشتر ما بیش ازآنچه بدانیم، وابسته هستیم. بهوسیلهای، به شخصی یا حتی به یک باور خود. شاید بپرسی مگر نباید باشیم؟ بگذار جواب را
ساده زیستی لزوماً به معنای زندگی در روستا یا غار نیست و حتی به معنای ریاضت کشیدن هم نیست. بلکه برعکس به معنای واقعی راحت
یکی از وظایف ما بهعنوان «مینیمالیست»، توجه به افراد دیگر است؛ اینکه چطور با وسایلی که به آنها هدیه میدهیم، زندگیشان را شلوغ و آشفته نکنیم.
کم، زیاد است. این شعار اصلی زندگی «مینیمال» است. ممکن است پیشتر مینیمالیزم را در طراحی سایت، خانه یا حتی در موبایلی که در دست
اگر در مورد روشهای زندگی مانکهای شائولین و نگرش آنها به دنیای اطرافشان کنجکاو هستید یا میخواهید در مورد انضباط سفتوسختشان بدانید، این مقاله به
آیفون علاوه بر کاربردی که برایم دارد، انگیزه ساز هم هست. به گذشته که برمیگردم متوجه میشوم که از فردای خرید آیفون 4S (بهزودی چهارساله میشود)
ایمان و ترس را همزمان نمیتوان داشت. وسایل، هوش دارند و ترس ایجاد میکنند. هرچه بیشتر وسایل داشته باشی، به همان اندازه ترس خواهی داشت و درنهایت زیستن را
امروز در ایران عید قربان است و مطابق سنت افراد بسیاری قربانی میکنند. حیوانی را بهعنوان سمبل بخشیدن انتخاب و آن را قربانی میکنند. قربانی کردن
مدتی بود که خواب پرواز کردن نمیدیدم. البته آنهایی هم که یادم مانده، محدود است. یکی از آنها را چند سال پیش دیدم. با پدربزرگم بالای
بشر در ابتدا برای تبادل کالاهای موردنیاز خود به فکر استفاده از پول افتاد. قبل از آن از غلات و احشام بهعنوان وسیلۀ تبادل استفاده میکرد.
من تنها نام این نوع از دایناسور رو میدانم. نامش T-Rex است. اصلا هم بهیاد ندارم که چطور شد این گونه را میشناسم. این همان
ساخته شده با ❤ در تهران، ازمیر و ونکوور
تولید ۱۳۹۳ - ۱۴۰۳