گفت‌وگو، گفت و گو یا گفتگو؟ (تفاوت مفهوم بر اساس نوشتار)

فهرست مطالب

واژهٔ «گفت‌وگو» صحیح‌ترین نوع نوشتار (از میان انتخاب‌های گفت‌وگو، گفت و گو یا گفتگو) است که هم مورد تأیید ویراستاران است و هم پیشنهادشدهٔ انجمن فرهنگستان فارسی ولی متأسفانه غیر رایج‌ترین حالت نوشتاری در اجتماعمان نیز هست.


متوجه هستم که این‌ها همگی تنوع نوشتاری یک واژه باشد اما بااینکه حتی ازنظر نگارش صحیح ویراستاری، یکی از آن‌ها صحیح‌(تر) است، اما به نظرم مفهوم تنها یکی از آن‌ها به مفهوم واقعی تعامل سازنده میان افراد مرتبط است.

یعنی چه؟

زبان بخش جدانشدنی از فرهنگ هر کشور است. زبان نیز از گویش و نوشتارهای مختلف تشکیل‌شده است. در انتها بخش مهمی از فرهنگ به‌نوعی که از واژه در مکالمه‌های روزمره و نوشتارهای خود استفاده می‌کنیم، برمی‌گردد. واژه‌ها نیز مانند هر چیز دیگری هویت دارند. ازاین‌روست که به‌طور مثال در زبان فارسی، واژه‌هایی چون عشق، عزیزم یا عناوینی چون مهندس و دکتر هویت خود را ازدست‌داده‌اند.

چرا؟

چون استفاده از آن متناسب با مفهوم آن نبوده و بسیار بی‌رویه استفاده‌شده است. در کوچه و خیابان که راه می‌روی، عده‌ای هرکسی را استاد، بزرگوار یا دکتر و مهندس خطاب می‌کنند. همین است این واژه به‌نوعی هویت خود را ازدست‌داده و حتی بسیاری از شنیدن آن ناراحت شده و به اصرار سعی در اصلاح گوینده دارند.

کلمه‌ای چون عشق نیز دچار همین مصیبت شده است. آن‌چنان بی‌رویه در ترانه، گفتار و بیان احساس‌های ناهماهنگ، از واژهٔ عشق استفاده کرده‌ایم که دیگر جای اصلی آن گم‌شده است.

ازاین‌رو علاوه بر استفادهٔ واژه‌ها در جای مناسب و بیان آن در هماهنگی با اصل خواسته و احساسمان، نوع نوشتار واژه در هویت آن تأثیر دارد.

[هرچند که در سال‌های اخیر و به دلیل بی‌سلیقگی مسئولین، چندین بار روش نوشتاری ما عوض‌شده و نوع نوشتار ما را چندپاره کرده است.]

حال در چنین شرایطی و با این دیدگاه، این سه واژه متفاوت از یکدیگر و داری مفهوم متفاوتی است. در اینجا می‌خواهم بر اساس روش رایج نوشتاری، به استفاده صحیح این واژه برسم.

تأثیر فرهنگی و کاربرد مدرن

امروزه شاهد کمبود «گفت‌وگو»ی واقعی در حوزه‌های مختلف جامعه ایران هستیم؛ از سیاست گرفته تا روابط خانوادگی و تعاملات در رسانه‌های اجتماعی. در سیاست، بحث‌ها بیشتر به جدل و اصرار بر مواضع شخصی تبدیل شده است تا شنیدن و درک دیدگاه‌های مختلف. در فضای مجازی مانند اینستاگرام و تلگرام، استفاده از واژه‌های «گفت‌وگو» و «گفت و گو» معمولاً سطحی است و بیشتر برای توصیف نظرات کوتاه یا بحث‌های سریع استفاده می‌شود، در حالی که مفهوم عمیق آن، یعنی تبادل اندیشه‌های سازنده، کمتر دیده می‌شود.

تأثیر فناوری بر گفت‌وگو

فناوری و رسانه‌های اجتماعی به‌رغم ایجاد بستری برای ارتباط گسترده‌تر، گاهی باعث تضعیف گفت‌وگوی واقعی می‌شوند. تعاملات کوتاه، پیام‌های فوری و فرهنگ پاسخ‌های سریع، فرصت تفکر عمیق و شنیدن فعال را کاهش داده است. این در حالی است که گفت‌وگو نیازمند تأمل، صبر و همدلی است.

کاربردی‌تر کردن محتوا

برای تمرین گفت‌وگوی مؤثر، می‌توان از سناریوهای خاص استفاده کرد. به‌عنوان مثال، در یک گفت‌وگوی خانوادگی درباره موضوعی حساس، می‌توان با پرسیدن سؤالات باز مانند «نظر تو در این مورد چیست؟» یا «چه احساسی در مورد این موضوع داری؟» فضای همدلانه‌ای ایجاد کرد. همچنین تمرین‌های ساده‌ای مانند بازگو کردن حرف‌های طرف مقابل به زبان خود می‌تواند مهارت شنیداری را تقویت کند.

در نهایت، در دنیای پیچیده امروز، دستیابی به گفت‌وگوی واقعی چالشی است، اما همچنان ابزاری قدرتمند برای ایجاد درک متقابل و همدلی باقی می‌ماند.

تنوع نوشتاری و مفهومی گفتگو، گفت و گو و گفت‌وگو

ابتدا از تعریف گفت‌وگو از دیدگاه خودم شروع می‌کنم.

گفت‌وگو از دو واژهٔ «گفت» و «گو» تشکیل‌شده که در آن، ابتدا به شنیدن دعوت می‌شوی و سپس گفتن. گفت‌وگو تفاوت بسیاری با صحبت کردن، مذاکره و بحث دارد. گفت‌وگو تعامل دوطرفه است. در این روش هم شنونده‌ای و هم گوینده. گفت‌وگو موضوع مشخص دارد، هدفمند و نتیجه دار است.

به نظرت چه چیز مانع گفت‌وگو می‌شود؟

نتیجهٔ آراء

Loading ... Loading ...

گفتگو چیست؟

به گواه کاوش گوگل (Google Trends)، این رایج‌ترین حالت نوشتار و جستجوی این واژه است. به نظر من نیز این رایج‌ترین روش استفاده در تعامل میان افراد است. اما در بطن این واژه چه چیزی نهفته است.

مقایسهٔ جستجوی گفتگو، گفت و گو و گفت‌وگو در کاوش گوگل (Google Trend)
گفتگو (آبی)، گفت و گو (قرمز)، گفت‌وگو (زرد)

اگر دقت کنی، متوجه می‌شوی که این واژه سرهم نوشته می‌شود و «و» میانی آن به دلیلی از آن حذف‌شده است. این دقیقاً همان‌جایی است که مشکل پدیدار می‌شود.

  • همان «و» کوچک، دلیل گفت‌وگو را مشخص می‌کند.
  • همان «و» باعث می‌شود که در مقطعی از صحبت، مکث کنی و دیدگاه فرد روبرو را جویا شوی.
  • همان «و» باعث می‌شود که گوینده نیز فضایی برای شنیدن صحبت‌ها و تجربیات شنونده ایجاد کند و در پایان جمله‌ای نقطه بگذارد و نه اینکه بدون قطع، تنها سخنگو (متکلم‌وحده) بماند.

اما در این روش (گفتگو)، هم‌زمان همگی باهم صحبت می‌کنند. لزوماً هم ممکن است کسی صحبت خاصی نداشته باشد ولی نکتهٔ مهم آنجاست که کسی مایل به شنیدن نیست و علاقه‌ای ندارد که در جایگاه شنوده حاضر شود.

در این وضعیت است که آشفتگی پدیدار می‌شود. نمونهٔ بارز آن، رویدادهایی است که چندین نفر یکجا جمع می‌شوند و تنها حرف می‌زنند. مهمانی‌ها را به یاد بیاور. بیشتر همه باهم صحبت می‌کنند و دقیقاً موضوع خاصی هم نه مطرح می‌شود و نه دنبال!

این گفتگو همان روشی است که در فرهنگ ما بسیار رایج است و برعکس آنچه در توصیف گفت‌وگو ذکر شد، نه مشخص است، نه هدفمند و نه نتیجه دار.

این گفتگو، همان «معاشرتی» است که این روزها بسیار باب شده و عده‌ای بیشتر برای بیان دیدگاه و جهان‌بینی‌شان (در تمام موضوعات)، یکدیگر را به آن دعوت می‌کنند.

گفت و گو چیست؟

این‌یکی بافاصله است. یکی می‌گوید، دیگری می‌شنود. شاید بگویی مگر این روش چه مشکلی دارد. در اصل هم باید چنین باشد.

درست است. در اصل باید همین‌گونه باشد. یکی بگوید و دیگری بشنود و سپس در مقاطع مختلف جای گوینده و شنوده عوض شود؛ اما در این روش، قسمت دوم ماجرا رعایت نمی‌شود. کسی که گوینده است می‌خواهد گوینده بماند و به‌ناچار مسئولیت شنوندگی به شنوده تحمیل می‌شود. یعنی گوینده این را تحکیم می‌کند و تا زمانی که حرف او را قطع نکنی، حرف دارد و می‌خواهد حرف بزند.

این نوع نیز چندان مؤثر نیست و دردی از کسی درمان نمی‌کند. نه آن‌کسی که می‌خواهد احساس شنیده شدن را تجربه کند و نه آن‌کسی که می‌خواهد به دیگری توجه کند و باعث شود با شنیدن، باری از دوش دیگری بردارد.

گفت و گو، همان روشی است که کسی می‌خواهد با ما در مورد مشکلی مشورت بگیرد اما در آخر می‌فهمی که در صحبت‌هایش فقط می‌خواسته از خود تعریف کند و قصدی از هم‌فکری یا شنیدن تجربه‌هایت را نداشته است.

گفت‌وگو چیست؟

این‌همانی است که در بالا آن را توصیف کرده‌ام. گفت‌وگو همانی است که تنها نوعی از تعامل سازنده میان دو یا چند نفر است. تنها در این روش از صحبت است که منظورت سالم منتقل می‌شود و می‌توانی دیدگاه‌های مختلف را بشنوی و از آن بهره‌گیری.

این نوع از نوشتار واژه، هم مورد تأیید ویراستاران است و هم پیشنهادشدهٔ انجمن فرهنگستان فارسی ولی متأسفانه غیر رایج‌ترین حالت نوشتاری در اجتماعمان نیز هست.

پیشنهاد ویراستاران برای واژهٔ گفت‌وگو
نوشتار صحیح واژهٔ «گفت‌وگو»

گاهی این نوع گفتار با بحث و مذاکره اشتباه گرفته می‌شود و فکر می‌کنیم که گفت‌وگو باید جدی باشد و محکم! شاید همین دلیل پرهیز ما از این موضوع باشد.

البته که ماهیت گفت‌وگو، خشک و جدی نیست.

ایجاد حس اعتماد به فرد مقابل یا جمعی که در آن هستی، یکی دیگر از ویژگی‌های گفت‌وگو است. چون می‌دانی اجازهٔ صحبت داری و عده‌ای مشتاق شنیدن هستند، پس عجله‌ای برای پرت کردن واژه‌ها نداری و ازاین‌رو آن‌ها را صحیح‌تر انتخاب می‌کنی. فرصتی که در دو روش بالا (گفتگو و گفت و گو) نداری و باید در کوتاه‌ترین زمان، هر آنچه به ذهنت می‌رسد را بیان کنی.

همیشه بیشترین حسی که از یک گفت‌وگو لذت‌بخش به یاد می‌ماند، محتوای آن نیست و بلکه تجربهٔ آن است.

برای گوینده، حس باز کردن خود و بیان موضوع‌هایی که گفتنش راحت نیست ولی مطرح کردنش باری از دوش او کم می‌کند.

برای شنونده هم توانایی ایجاد فضای امن و حس امنیت برای گوینده که توانایی منحصربه‌فردی است و این روزها کمیاب.

نتیجه‌گیری

آنچه این روزها مهم است و آنچه ما به آن نیاز داریم، گفت‌وگو است.

از قدیم، گفتگو و گفت و گو را آزموده‌ایم و نتیجه‌اش اختلاف‌ها، درک نکردن‌ها و سوءتفاهم‌ها شد. در این سال‌ها شناخت فرزندان برای پدر و مادرها دشوار شد و درک والدین برای فرزندان به کاری محال تبدیل گشت. دراین‌بین رابطه‌های بسیاری به دلیل نبود گفت‌وگوی سالم‌ (دور از قضاوت، بدون پیش‌داوری و برداشت‌های یک‌طرفه)، تباه گشت و آسیب‌های بسیاری به خود و اطرافیان وارد کرد.

پس زمان آن رسیده که جور دیگری تعامل انسانی را تجربه کنیم. همان تعاملی که آن را دلیل اجتماعی بودن خود می‌دانیم و به آن می‌بالیم.

اکنون بهتر است که میان گفت‌وگو، صحبت، بحث و مذاکره تفاوتی قائل شویم و گفت‌وگو را بخشی از مهارت‌های بدانیم که همگی نیاز به فراگیری، «از نو یادگیری» یا تقویت آن داریم.

پیشنهاد

اگر تا اینجای نوشته، همراه من هستی، پس ممکن است از اهمیت گفت‌وگو مطلع باشی و بخواهی این مهارت را در خودت تقویت کنی. پس چند پیشنهاد برایت دارم.

۱. پیش از هر چیزی شنودگی را تمرین کن

برای بیشتر ما گوینده بودن کار دشواری نیست. مگر اینکه در مقابل جمعی باشد یا مقابل دوربین. اما در بیشتر مواقع این‌طور نیست و نیازی به تمرین صحبت کردن نداریم چون آن را از کودکی آموخته‌ایم. پس آنچه به آن نیاز داریم، شنیدن عمیق یا شنونده بودن است.

عمیق شنیدن، مهارتی است که تنها با تمرین پدیدار می‌شود ولی برای شروع لازم نیست که به چندوچونش چندان دقت کنی. کافی است که سعی کنی در طول صحبت گوینده، به حرف‌های او توجه کنی و تلاش کنی بدون قضاوت، سخنانش را دنبال کنی.

۲. انتخاب میان واژه‌ها

بهتر است که برای رساندن صحیح احساس و دیدگاهت از واژه‌هایی استفاده کنی که هماهنگ بامنظورت باشد. درجایی که چیزی را فقط دوست داری، انتخاب واژهٔ «عاشقشم» مناسب نیست. همان‌طور زمانی که به چیزی چندان علاقه نداری، «متنفرم» واژه هماهنگی نیست.

بهتر است که در صحبت‌های روزمره به این موضوع توجه کنی و برای انتخاب واژهٔ مناسب و متناسب، کمی تأمل‌کنی.

این تمرین کمک می‌کند که صحبت‌هایت کوتاه و گویاتر شود.

۳. به سکوت توجه کن

بیشتر ما با سکوت راحت نیستیم و از بودنش چندان لذت نمی‌بریم. ازاین‌رو هرگاه سکوتی ناخواسته میانمان پیش می‌آید، می‌خواهیم به‌سرعت آن را با مکالمهٔ دیگری جایگزین کنیم. حتماً در این مواقع شنیده‌ای که از واژه‌هایی چون «خب، چه خبر؟»، «دیگه چطوری؟» یا «راستی …» استفاده می‌کنیم.

اگر این سکوت نباشد، دنیا جای بسیار شلوغ و غیرقابل‌تحملی می‌شد. درجایی توصیفی از سکوت در موسیقی خواندم که به گمانم از کیهان کلهر بود و مفهوم این‌چنینی داشت: لذت موسیقی به دلیل وجود سکوت میان نُت‌های آن است. در غیر این صورت شلوغی بیش نبود.

پس، از حضور سکوت نترس و کمی خودت را با آن وفق بده. در این سکوت‌هاست که فرصتی برای بیان موضوعی مهم، راز نگفته یا حس ابراز نشده‌ای پدیدار می‌شود.

در زبان انگلیسی، اصطلاح Mind the Gap، توصیف زیبایی از این موضوع دارد.

تصویر آیدین حبیبی

آیدین حبیبی

شغلم راهنمای درون‌گردی و روشم از نو یادگیری (آموخته‌زدایی) است. من در اینجا از روش‌هایی برای ساخت زندگی باکیفیت می‌نویسم. راه من پیشنهاد است و تغییر را از خود شروع می‌کنم. سعی می‌کنم هرآن چه می‌گویم، می‌نویسم و آموزش می‌دهم، از تجربهٔ شخصی‌ام باشد و نه از دانشی که جسته‌گریخته در ذهن دارم.

این مقاله را دوست داشتی؟ این چندتا را هم نگاه کن

موژان در حال نوشتن در کافه

داستان شما در مورد پیدا کردن عنصر وجودی چیست؟

هفتۀ گذشته جلسه‌ای برای گفت‌وگوی عمیق به همکاری موزان و دوستم اِبرو در استانبول برگزار کردیم. برنامه برگرفته از کارگاه‌های درون گردی و روش راهبری خودم بود. اسمش را Inner Searching Circle گذاشتیم. برنامه را در مکانی بنام «شفاخانه» (Şifahane) برگزار کردیم. چند باری زمان آن تغییر کرد و دست‌آخر

دست‌هایی برای برکت

۹ مانع رسیدن به پول چیست؟

چند سالی است که کتاب و فیلم «راز» منتشرشده و علاوه بر استقبال جهانی، در ایران هم طرفداران خاص خود را پیداکرده است. عده‌ای از آن به امیدی وسیله‌ای برای خواسته‌هایشان استفاده کرده و آن را چند ده باری خوانده‌اند. قانون جذبی که در این کتاب صحبت می‌شود، آن‌قدر ساده

کارگاه چطور سال ۹۵ را ببندیم

خلاصهٔ کارگاه «چطور سال ۹۵ را ببندیم؟»

پنجشنبهٔ گذشته (۱۹ اسفند) کارگاه «چطور سال ۹۵ را ببندیم؟» برگزار شد. مفهوم کارگاه مانند نام آن، مشخص بود. قرار بود به سال ۹۵ نگاهی عمیق‌تر بیندازیم و آنچه نیاز به بستن داشت را ببندیم. نیت شکل‌گیری این کارگاه از روندی بود که چند سال آن را انجام می‌دهم. هرسال

5 پاسخ

  1. سلام
    این مطلب بسیار عالی بود و من اصلا در مورد اختلاف معانی این واژه‌ها، چیزی نمی دانستم و در جایی هم نخوانده بودم. فوق العاده بود.

    سپاس بیکران

  2. سلام و درود آیدین جان ؛ مطمئن بودم که ” گفتگو ” با ” گفت و گو ” با هم متفاوت است و دوست داشتم ( یا ضوررتی پیدا شد ) که راجع به “گفتوگو” مطالبی بنویسم یا بگویم خوشبختانه متن شما را دیدم که فکر می کنم مقدمه ای عالی برای پستم امیدوارم پستی بدرد بخور از کار درآید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *