قسمت اول این نوشته را بانام «خوشحالی، رضایت و آرامش کجاست؟» بخوانید.
در قسمت دوم میخواهم دربارهٔ کارهایی که منجر به خوشحالی و رضایت میشود، صحبت کنم. علاوه بر اینکه افراد خوشحالتر این کارها را انجام میدهند، تبدیل آنها به عادت میتواند رضایت بیشتری در زندگی ایجاد کند.
قدردانی و شکرگزاری
اگر در روز زمانی برای قدردانی و شکرگزاری از داشتهها و نداشته هایت اختصاص دهی، متوجه خواهی شد که بیش ازآنچه فکر میکردی داری و نداری. امکانات، رفاه و سلامتی داری اما درد و رنج نه. میتوانی خوش باشی و از زندگی لذت ببری.
برای شروع میتوان از همین لپتاپ، موبایل یا تبلتی شروع کنی که امکان خواندن این نوشته را برایت فراهم کرده. میتوانی شکرگزار مکانی که در آن کار یا زندگی میکنی باشی. میتوانی بابت قهوهای که مقابلت است قدردان باشی که از ابتدا برای تولید و درست کردن آن زحمت بسیاری کشیده شده است.
قدردانی ساده و تأثیرگذار است. کافی است آن را به عادت تبدیل کنی.
یادگیری از تجربهها
برای هر تجربه یکی از عوامل وقت، انرژی یا پول هزینه شده است و در آخر دست آورد آن بهعنوان نتیجهٔ سرمایهگذاری در اختیارت گذاشته میشود. تجربه گاهی ارزان یا حتی رایگان در اختیارت گذاشته میشود و گاهی مانند پیشآمدهای زندگی، سخت و گران تمام میشود. فرقی نمیکند که از آن درس بگیری یا کاملاً نسبت به آن بیتفاوت باشی. در هر حال، هزینهٔ آن را پرداخت کردهای. پس بهتر است از آن بیاموزی و بگذری.
درک مفهوم در پی رخدادها
رخدادها (یا بهغلط اتفاقها)، اتفاقی نیستند و در پی آن دلیلی نهفته است که گاهی درک آن در لحظه و برای ذهن ما ممکن نیست. اما اگر نگاه مرسوم خوششانسی یا بداقبالی در مورد رویدادها را کنار بگذاریم و خود را مستحق یا سزاوار آن ندانیم، میتوانیم در پی هریک از رخدادها به دنبال معنایی باشیم و از آن بیاموزیم.
زمانی اختصاص دهیم و بهکل ماجرا توجه عمیقتری کنیم و فقط برداشت سطحی از آن نداشته باشیم.
نوشتن روزانه
نوشتن هم بهصورت خاطره و هم یادداشتهای روزانه، کمک فراوانی به جمعبندی ذهن و بهبود آشفتگی آن میکند. نوشتهها میتوانند کوتاه و تعریف داستانهای روزمره باشند یا یادگیریهای کوچک و بزرگ که گاهی باعث شکلگیری ایدههای مختلف میشوند.
تککاره زندگی کردن
در دهههای اخیر ما بهشدت به چندکاره بودن، تشویق شدهایم. طوری که اجتماع به چندکارهها (آنهایی که در یک لحظه میتوانند چند کار همزمان انجام دهند) ارزش بیشتری میدهد. چندکاره بودن ممکن است باعث تسریع کارها و افزایش «بهرهوری» شود، ولی از سوی دیگر کیفیت را کم میکند.
جایی که کمیت را افزایش دهیم، کیفیت پایین میآید و کمکم فرقی میان ماشین و انسان نخواهد بود. زمانی که گفتوگو میکنی، مینویسی یا نقاشی میکنی، سعی کن فقط آنیک کار را انجام دهی و پیامهای تلگرام یا اینستاگرامت را نگاه نکنی و بهجای آن در لحظه و در همان کار بمانی.
زندگی با انتخاب نه با اجبار
شاید این را از خودت هم شنیده باشی که «مجبورم»، «چارهای ندارم»، «این بهتر از هیچی است». زمانی که اینگونه بیندیشی، زندگی برایت سخت، غیرقابلتحمل و اجباری میشود. ولی اگر کمی دقیقتر به شرایط تأملکنی، متوجه خواهی شد که حتی در این شرایط سخت و طاقتفرسا هم انتخاب وجود دارد ولی ممکن است انتخابهایمان محدود باشد و ناخوشایند.
اگر دقت کنی، بهغیراز چند سال اول زندگی که خانواده برایت انتخاب میکرده، بقیه انتخابها به عهدهٔ خودت گذاشتهشده است و از آن روز برای زندگی خودت حق انتخاب داری. حال بماند که بیشتر آن را کماکان به دیگران میسپاری و آنها برایت انتخاب میکنند.
پس اینطور بیندیش و رفتار کن که در هرلحظه قدرت انتخاب داری و میتوانی فعال (آگاهانه) یا غیرفعال (ناآگاهانه) انتخاب کنی.
سادهزیستی و زندگی بر اساس نیاز
همانطور که در بخش اول این پست اشاره کردم، توجه به نیازهای اصلی خود، یکی از دو شرط برای رضایت، خوشحالی و آرامش است. زمانی که بتوان تفاوت میان خواسته (هوس) و نیاز را درک کرد و بر اساس نیاز زندگی کرد، آنگاه زندگی هم سادهتر و هم لذتبخشتر خواهد شد.
همدلی
یکی از ویژگیهای ناب انسان، همدلی است. گاهی بهاشتباه این ویژگی با دلسوزی، ترحم یا غمخواری هممعنی میشود و جایگاه آن تخریب میشود. درصورتیکه هیچکدام از آنها جایگاه همدلی را ندارند و احساس آن را منتقل نمیکنند. همدلی یعنی هماهنگی با دیگری، یعنی آنها (تمام موجودات هستی) بخشی از تو هستند و نه غیر از تو.
رفتار مسئولانه
توجه به گفتار، کردار و حتی نیت، بخشی از مسئولیت ما در زندگی است. همگی رفتار ما را تشکیل میدهند و میتوانند باعث رشد یا تخریب در درون و بیرون ما شوند. کمی تأمل و گاهی سکوت میتواند راه گشای بسیاری از تخریبها باشد و ما را از ناراحتی و نگرانی پسازآن رها کند.
پیشنهاد
ممکن است ویژگیهای افراد خوشحالتر را قبل شنیده یا خوانده باشی یا حتی تعداد بیشتری در ذهن داشته باشی. اما نکتهای که مهم است، درونی کردن یا به عبارتی زندگی کردن این نکات است. تا زمانی که آنها را در ذهن، کتاب یا دفترچهٔ خود داشته باشی، تأثیری در زندگیات نمیگذارد و بهجز اطلاعات (گاه غیرضروری)، چیز دیگری نیست. ازاینرو پیشنهاد میکنم آن مواردی که به دلت نشسته است را به عادت تبدیل کنی.
قبلاً دورهای با عنوان «۲۱ روز برای ساخت عادت سازنده» طراحی کردهام که ممکن است برایت مفید باشد.