کارگاه آشنایی با گفت‌وگوی عمیق

ما بیشتر روز در حال صحبت هستیم. حدود ۷۵ درصد از زمان بیداری‌مان. از این مدت هم حدود ۷۰ درصد حرف می‌زنیم و ۲۰ درصد می‌شنویم.

آیا تابه‌حال به دلایل صحبت کردن فکر کرده‌ای؟

شاید این چند دلیل بارزترینش باشد:

  • رسیدن به خواسته‌های بیرونی؛
  • برقراری روابط اجتماعی؛
  • نیاز شنیده شدن و باز کردن درون.

این مورد آخر ارتباط مستقیمی باکیفیت گفت‌وگو دارد.

گاهی فرصتی فراهم می‌کنیم و برای دوستی، از دل می‌گوییم و از دل می‌شنویم؛ اما برعکس گاهی از هر فرصتی استفاده می‌کنیم تا چندجمله‌ای از خود بگوییم تا عطش شنیده شدنمان برطرف شود، اما این کجا و آن کجا!

از گفت‌وگو گفتیم. می‌دانی که کیفیتش با صحبت کردن متفاوت است. درواقع در سطح دیگری انجام می‌شود. هم گفتنش و هم شنیدنش.

گفت‌وگو تعاملی دوطرفه است. در این روش هم شنونده‌ای و هم گوینده. بنا بر ترتیب واژه، پیشنهاد بر شنیدن (گفت) و بعد سخن گفتن (گو) است.

گفت‌وگو موضوع مشخصی دارد، هدفمند و نتیجه دار است.

اما در صحبت، فردی سخنگو است و دیگری شنونده. سکوت شنونده دلیل بر شنیدن نیست و با پایان رسیدن کلام لزوماً حس شنیده شدن در سخنگو ایجاد نمی‌شود. این‌گونه مکالمه، پراکنده، بی‌هدف و معمولاً بی‌نتیجه است.

در گفت‌وگو:

  • فقط صحبت نمی‌کنی که صحبت کرده باشی؛
  • برای صحبت کردن به احساس امنیت نیاز داری؛
  • ارزش گفت‌وگو واضح است و برای حرف‌های مهم استفاده می‌شود.

در گفت‌وگو است که ابعاد جدیدی از زندگی پدیدار می‌شود و نیازهای جدید واضح می‌گردد.

ما تصمیم می‌گیریم چه حدومرزی ایجاد کنیم و در مقابل چه کسی از خود محافظت کنیم.
ما تصمیم می‌گیریم چه زمانی به آن‌ها اجازه دهیم کمی نزدیک‌تر آیند یا دورتر شوند.

– هِدِر پِلِت

در گفت‌وگوی عمیق، بیشتر از درونمان صحبت می‌کنیم. این نوع گفت‌وگو تفاوت بسیاری با مکالمه‌های روزمره دارد.

گفت‌وگوی عمیق ارتباط مستقیمی با شنیدن عمیق دارد. خوشبختانه مهارت شنیدن عمیق (نه حس شنوایی)، ذاتی نیست و با تمرین و علاقه برای همه قابل دست‌یابی است.

ولی ابتدا باید بدانیم که شنیدن چیست و چه سطوحی دارد.

آیا شنیدن حرف‌های دیگران همان مهارت شنیدن است؟ خیر.

سطوح شنیدن

سطح ۱: محتوای صحبت را می‌شنویم. با دقت گوش نمی‌کنیم، ممکن است قضاوت داشته باشیم یا در حال آماده کردن پاسخ باشیم. بیشتر ما در طول روز در این سطح از شنیدن هستیم.

سطح ۲: محتوا را دقیق می‌شنویم و منظور را درک می‌کنیم. توجه به گوینده است و روی صحبت او متمرکز هستیم.

سطح ۳: علاوه بر محتوای شنیداری، اطلاعات بصری (لحن کلام، حرکات دست، حالت بدن و …) نیز دریافت می‌شود. در این سطح ورای شنیدن، فرد مقابل را حس می‌کنی.

ایده آل این است که توانایی شنیدنمان همهٔ ما در سطح ۲ و ۳ باشد؛ اما متأسفانه در حال حاضر این‌چنین نیست.

ما می‌خواهیم در این کارگاه با سطح جدیدی از شنیدن آشنا شویم و گفت‌وگوی عمیق را تمرین کنیم.

کارگاه برای چه؟

در جامعهٔ ما نیاز به صحبت کردن زیاد، ولی گوش شنوا کم است. دلیلش این است که کمتر احساس شنیده شدن می‌کنیم. ازاین‌رو تا دو گوش آزاد پیدا می‌کنیم، هر آنچه دلمان می‌خواهد یا به ذهنمان می‌رسد را بی‌آنکه توجهی به فرد مقابل داشته باشیم، بیان می‌کنیم.

می‌خواهیم در این کارگاه ارزش شنیدن را واضح کنیم و بدانیم چرا شنیدن ارزشمندتر از گفتن است.

تا زمانی که نتوانی عمیق گوش کنی نمی‌توانی وارد گفت‌وگوی عمیق شوی و از عمق درونت صحبت کنی.

قرار نیست برای شنیدن هر صحبتی گوش آزادباشیم.

به‌جایش:

  • قراراست شنیدن را در اختیار گفت‌وگوی عمیق قرار دهیم.
  • قراراست شنیدن و گفتن را بهینه کنیم.
  • قراراست با سطوح مختلف شنیدن آشنا شویم تاجوری دیگر با دنیا در تعامل باشیم.

این کارگاه برای کسانی مناسب است که:

  • می‌خواهند توانایی شنوایی‌شان را به مرحلهٔ جدیدی ببرند؛
  • می‌خواهند گفت‌وگوی سازنده داشته باشند؛
  • می‌خواهند با توانایی شنیدن خود، به دیگران حس شنیده شدن بدهند؛
  • می‌خواهند ازاین‌پس جور دیگری به اطرافیانشان توجه کنند؛

روند کارگاه

آموزشی است؛

تمرین گروهی دارد؛

و به روش دایره صحبت گروهی می‌شود.

خلاصهٔ کارگاه «آشنایی با گفت‌وگوی عمیق»

تصویر آیدین حبیبی
آیدین حبیبی
گاهی زندگی ما را از خودِ درون‌مان دور می‌کند. من اینجا هستم تا در فضایی امن و بدون قضاوت، همراهت باشم برای بازنگری، وضوح ذهنی، و شروعی تازه.اگر در جستجوی آرامش و مسیر تازه‌ای هستی، خوشحال می‌شوم همراهت باشم. درخواست جلسهٔ کوچینگ

نوشته‌هایی برای تأمل بیشتر

دست‌هایی برای برکت

۹ مانع رسیدن به پول چیست؟

چند سالی است که کتاب و فیلم «راز» منتشرشده و علاوه بر استقبال جهانی، در ایران هم طرفداران خاص خود را پیداکرده است. عده‌ای از آن به امیدی وسیله‌ای برای خواسته‌هایشان استفاده کرده و آن را چند ده باری خوانده‌اند. قانون جذبی که در این کتاب صحبت می‌شود، آن‌قدر ساده

شخصی با کوله پشتی در یک دو راهی در جنگل ایستاده و به دو مسیر نگاه می‌کند.

«انجام کارِ درست» در مقابل «انجام درست کارها»

کار درست، همیشه آسان یا خوشایند نیست، اما رضایت عمیقی به همراه دارد. در مقابل، ممکن است سال‌ها کار غلطی را تکرار کنیم و با توجیه‌هایی مثل «چاره‌ای نداشتم» یا «برای خانواده‌ام بود» خود را آرام کنیم، در حالی که در درون، می‌دانیم کارمان درست نیست. انجام کار درست ساده

حرکت هلزون روی آجر

ما کمک نمی‌کنیم؛ مگر به خودمان

کمک به خود می‌بایست مقدم‌تر از کمک به دیگران باشد. حتی در مواردی که ممکن است آن کمک از بهشت باشد. – موارجی دسایی توضیح: در این نوشته قصد من جمع‌بندی به نگاه کمک‌کردن از دیدگاه اجتماعی آن است و نه بحث روان‌شناختی آن و تلاشم بیشتر مروری بر دلایل

دیدگاهت را بنویس

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *