تظاهر؛ دلیلی برای بی‌تعادلی

تعادل سنگ‌ها روی سنگ

تظاهر در رفتار افراد بیش از هر چیزی نشانگر عدم تعادلشان دارد. تناقض در نوع فکر و نگرششان با رفتارشان. آنچه بیش از هر چیزی مرا ناامید و نگران می‌کند، دیدن هرچه بیشتر افراد متظاهر است. این‌گونه افراد تصویری از آیندهٔ ناخوشایندی از جامعهٔ بشری است که متأسفانه دوروبرمان هم کم نیست از این افراد. البته […]

کارگاه «چطور سال ۹۵ را ببندیم؟»

اسفند، ماه متفاوتی است. شلوغ‌تر است، تنش دارد، بدو بدو دارد، خرید دارد، خانه‌تکانی دارد، برنامه‌ریزی برای سفر دارد و… اسفند که می‌رسد، خیلی‌ها مانند اسپند بالا و پایین می‌پرند. انگار تمام‌وقت از جایی و کاری عقب‌مانده‌اند. این روند تا لحظهٔ تحویل سال ادامه‌دار است. در این روزهای پایانی سال، برنامه‌های متعددی برای شروع سال […]

چطور از ناخودآگاه خود، آگاه‌تر شویم

مردی ایستاده در غار

در روز با روش‌های مختلف با یکدیگر در تعاملیم. کار می‌کنیم، دادوستد داریم و از حال یکدیگر می‌پرسیم. اندکی خودآگاه و مابقی ناخودآگاه. بخش بزرگی ازآنچه رفتار ما را تشکیل می‌دهد، از ناخودآگاهمان سرچشمه می‌گیرد. آنجاست که ماهیت هر آنچه انجام می‌دهیم، سخن می‌گوییم و رفتار می‌کنیم، ساخته می‌شود. آیا شده کاری انجام دهی یا […]

مسیر خوشبختی – بخش دوم؛ چطور خوشحال‌تر زندگی کنیم؟

دختر آرام با قهوه

قسمت اول این نوشته را بانام «خوشحالی، رضایت و آرامش کجاست؟» بخوانید. در قسمت دوم می‌خواهم دربارهٔ کارهایی که منجر به خوشحالی و رضایت می‌شود، صحبت کنم. علاوه بر اینکه افراد خوشحال‌تر این کارها را انجام می‌دهند، تبدیل آنها به عادت می‌تواند رضایت بیشتری در زندگی ایجاد کند. قدردانی و شکرگزاری اگر در روز زمانی […]

یک دلِ باز، دلی آسیب‌پذیر نیست

دختری در غروب

«اما اگر درونم را بیش‌ازحد بازکنم آسیب می‌بینم؟» این جمله یا مشابه آن را در کارگاه‌هایی که با عنوان «نوشتن با دلِ باز» درس می‌دهم، می‌شنوم. مردم مشتاقانه، به این جمع‌ها می‌آیند؛ باوجود این‌که زخمی و خسته‌اند و نمی‌دانند آیا درون‌مایهٔ دنبال کردن این مسیر رادارند یا نه. می‌خواهند سفرهٔ دلشان را باز کنند، داستانشان […]